منظور من از نوازش تو فهمیدن راز آرزویت
امید تمام لحظه هایم دزدیدن بوسه ای ز رویت
ای مست تر از شراب مهتاب !ای خوب تر از غرور خورشید
راهم بده در عبور چشمت ،تا تر کنم این لب از گلویت
دیشب به قنوت یک شقایق ،می دیدم و می شنیدم از شوق
ای عاطفه انگیز تر از عشق!حالم بده از هوای بویت
اشک دل آسمان آبی ،شور و شر دوره ی جوانی
زیبایی هر چیز که خوب است،ازعاطفه ی غبار کویت
سنگینی رقص زهره ی عشق،شیرینی واژه های حافظ
هر جا که نشانی از ترانه است،با یاد لب ترانه گویت
تو غایت ذوق کودکانی ای روح بلند آفرینش!
احساس غرورشان فریباست، از حال و هوای خلق و خویت.
هواچون که ایدبهاران خوش است
بهاران به هرجای ایران خوش است
شبان،پرستاره ،دل انگیزهست
هوای خوش دشت کرمان خوش است
شده یزدپرازگل ویاسمن
به لطف خداوندیزدان خوش است
اگرچه شلوغ است ولبریزدود
شلوغی وگرمای تهران خوش است
گل اگین وسبزه رخ وگونه تر
قشنگی وسبزی گیلان خوش است
کنارحرم ماچوخاروخسیم
بیابان وخارخراسان خوش است
صداقت کلام اندوکردارراست
صفامعرفت عشق کردان خوش است
نخواهندکرد،ترک آن هاوفا
دلاترکگ بادین وایمان خوش است
ولی کاش می گفتم ازابتدا
دیارادیب لرستان خوش است!